زینت سجاده ها بار سفر بست از جهان
رفت از این عالم فانی به سوی آسمان
در دل هر شیعه دارد خانه تا روز ابد
خانه ی دل های ما او را سرای جاودان
در تمام عمر خود غیر از بلا چیزی ندید
چشمهایش چشمه ی خون، کار او آه و فغان
او به دست دشمنان نور نوشیده است زهر
در کنار مادرش زهراست حالا در جنان
در تمام عمر خود می سوخت از داغ حسین(ع)
رفت و آتش زد ز داغ خود قلوب شیعیان
در مسیر شام در بند اسارت بوده است
خاطراتی تلخ آورده است با خود ارمغان
قلب او آزرده بود از خاطرات شهر شام
خون دل از چشمه ی چشم مسلمانان روان
او که پیغام آور پیغام سرخ کربلاست
با غم خود کرده غمگین قلب هر پیر و جوان
ریخته همراه عمّه اشک غم در بزم شام
گشت آزرده حسین(ع) وقتی ز چوب خیزران
کاروان با روضه های او چهل منزل گریست
در مسیر شام بوده روضه خوان کاروان
رفت تا شیعه بسوزد در غم او روز و شب
تا سر شیعه بماند تا ابد بی سایبان